از بینِ همه ی بد ها، من بدترینشونم...
و چشم هات، خوبترینِ خوبی هاست برای منِ بد.
نگاهم میکنند وقتی نگاهی درگیرِ روز های زندگیم نیست.
و دستانت، وقتی در دستانم قفل میشود و مرا تا آخرِ دنیا همراهی میکند. چقدر وجودت، در کنارِ وجودم به هم میاید..
و چقدر این روز ها با سازِ دلم کوک است..
معلم معنیِ اعجازِ با عشق اشت
دلیل و جرئتِ پروازِ با عشق است
به راز علم هر کس واقف آمد، گفت
معلم صاحب این رازِ با عشق است
اگر در راه دانش انتهایی نیست، بی شک
سر آغاز مسیر آغازِ با عشق است
به ساز علم می رقصند آنان که یقین کردند
قلم در دست او، یک ساز با عشق است
برای باغ گل، یک باغبان کافیست
معلم چون که انسان سازِ با عشق است
اگر در آسمان علم پر پر می زنی، یعنی
معلم باعثِ پروازِ با عشق است
#حمید_رفایی
#روز_معلم_مبارک
@hamidrefaeipoem
+ فلش بک --> 4 خرداد 94
+ فلش بک --> 23 فروردین 97
+ اینجا، اکنون، حالا 12 شهریور 97 --> اینجانب دانشجوی دانشگاه روزانه هنر تهران، مقطع کارشناسی ارشد، در انتظار 25 سالگی
+ شهریور معجزه سازِ من. #عشق_ترین
+ هر غیر ممکنی روزی ممکن میشه! فقط باید بخواهی و تلاش کنی. با تمام وجود و گوشت و خونت!
+ بخواهید و بدست و بیارید. بدست آوردن حالش هزاار برابر قشنگ تر از خواستنه.
+ خدایم سپاس
قاعدتن بعد از نمازِ صبح کِ خوابت نَبَرد باید بنشینی دعا بخوانی یا قرآن تلاوت کنی تا از سفره ی پهن شده ی روزی خورده نانی برای روزِ پیشِ رو عایدت شود؛
امروز سحر را اما نشستم بِ گوش دادنِ سازِ تهمورسِ پور ناظری؛
چشم هایت را کِ ببندی در پشت پلک هایت می بینی کِ در لا بِ لای صدای بالِ فرشتگان کِ از دامانشان نقره می پاشند سحر هنگام بر روی سرِ گنجشک های ذکر گو، صدای ساز تمامِ ذراتِ عالم را بِ رقص در آورده است، رقصی سِحر آمیز و نیمه روشن...!و هنگامی کِ
ما تن فروشان عصر مدرن, که روحمان را چوب حراج زدیم برای رسیدنِ مدیرانمان به رویاهایشان به پشیزی حقوق. رقصیدیم به هر سازِ کوک و ناکوکِ به ثروت رسیدگانِ بی منطق، به فرمانِ نخ های دستانِ عروسک گردانِ دنیای دیوانه و چوبِ تن پروری هایمان را خوردیم از سِرِ سرخوردگی های این سیکلِ معیوبِ سرگردان. از هراسِ این طوفان بی پایان، پناهنده شدیم به ساحل امنِ فرمان پذیری ها.
ما افول درخششِ تک تک آرزوهای نوجوانی را به چشم خویش دیدیم که گویی یکی یکی رنگ می بازن
ما تن فروشان عصر مدرن, که روحمان را چوب حراج زدیم برای رسیدنِ مدیرانمان به رویاهایشان به پشیزی حقوق. رقصیدیم به هر سازِ کوک و ناکوکِ به ثروت رسیدگانِ بی منطق، به فرمانِ نخ های دستانِ عروسک گردانِ دنیای دیوانه و چوبِ تن پروری هایمان را خوردیم از سَرِ سرخوردگی های این سیکلِ معیوبِ سرگردان. از هراسِ این طوفان بی پایان، پناهنده شدیم به ساحل امنِ فرمان پذیری ها.
ما افول درخششِ تک تک آرزوهای نوجوانی را به چشم خویش دیدیم که گویی یکی یکی رنگ می بازن
بسم الله الرحمن الرحیم
تلویزیون فرهنگساز است.
میتواند با نظام تشویق و بیاعتنایی فرهنگ درست کند.
میتواند با تکرار ذائقهای را ایجاد کند و بسازد.
میتواند با بهرهگیری از هنر، مفاهیمی را در ذهن مخاطب بسازد.
میتواند با نشاندادن افراد مختلف مقابل سمع و نظر مردم، الگوسازی کند.
میتواند معرفت مردم را بالا ببرد. دایرهی معلومات ایشان را بالا ببرد.
اما میتواند وقت مردم را تلف کند.
در سریالها کاری کند که دروغ گسترش پیدا کند.
در برنام
( خسته از عشق )
گرچه که رفتی ومن ، سوختم ازاین جفا
عشقِ تو دیگر مرا ، نیست بسَر بی وَفا
چشمِ شَرَر بارِ تو ، داده فنا هستیم
شُکرکنم شد خموش ، آتشِ این ماجرا
سنگ شده این دلم ، مثلِ دلِ سنگِ تو
عاقبت از این سفر ، راه نمودم جدا
سینه یِ پُر شورمن ، شد تُهی ازمهرِتو
دل شده ازمحبس و ، قیدو رَسَن هارَها
گوکه دلی رانبود ، خون شده ازعشقِ تو
با غم و هجرانِ تو ، نیست دگر آشنا
یاکه دوچشمی زاَشک ، دردلِ شب رنگِ خون
اَشک نریزد دگر ، چشمِ تَرم در مَسا
از تو بُتی
هر گلی رنگی دارد و بویی، ما نه رنگی داشتیم و نه بویی، ولی ریشههایمان تا دلت بخواهد عمیق بود و کلفت
ما مثل آن گلهایی نبودیم که زیبایی داشتند و خوش بو بودند.
ما تبدیل به میوه میشدیم، چیزی که ظاهر بینان آن را در ابتدا نمیفهمیدند
شاید هم آخر گلهای بی فایده را به ما ترجیح میدادند
آدم اگر تکه علفی باشد بی چهره، بهتر از آن است که ریشه نداشته باشد
ریشههایی که در خاکِ آسمانها فرو رفتهاند و برعکسِ تمامِ گیاهان رشد میکنند
وقتی همه طبلِ ح
بابابزرگم خان روستا بود. یه روز که با هم تنها بودیم، داستان اسلحهاش که به زور ازش گرفته بودن رو برام تعریف کرد. گفت بعد انقلاب هرچی اسلحه بود جمع میکردن، خان و غیر خان هم فرقی نمیکرد براشون، من هم یه اسلحه دستسازِ قدیمی خوشگل داشتم که باید میدادمش میرفت. گذاشته بودمش توو گنجه توو زیرزمین خونه، یه جورهایی گنج زندگیم بود. هرازگاهی میرفتم و اسلحلهام رو برمیداشتم و تمیزش میکردم، بعد باهاش سقف و کف و دیوارهای زیرزمین رو هدف میگ
"" زنده باد خامنه ای
زنده باد حکومت خمینی ""
شیشه شکستیم و شدیم شیشه سازِ روزگار
لعنت به این روزگار که ارکان نمرودی اش زنده اند
ترامپ آرام بخواب، عزیزم من همجنس باز نیستم
من قلدرِ معرکه های ناقدر نیستم
من گوش به فرمانِ امامِ قدسم
"" زنده باد خامنه ای
زنده باد حکومت خمینی ""
نام کتاب: #مردی_به_نام_اوه | نویسنده: #فردریک_بکمن | مترجم: #جواد_شاهدی | انتشارات: #نوید_ظهور | ۳۸۴ صفحه.داستان این کتاب، آشنایی اتفاقی خانواده ای ایرانی در سوئد با یک مرد سوئدی بد اخلاق است، پیرمردی غرغرو و کلّهشق! اُوِه پیرمردی ست ۵۹ ساله که به همسایه ها و دیگران روی خوش نشان نمی دهد و در فکر خودکشی است. در یکی از همان روزهای معمولی، پروانه و خانواده اش به خانه ی روبروئی نقل مکان می کنند. مدتی بعد، تصادف سرنوشت سازِ آن ها با صندوق پستیِ اُوِه، م
کردارم عجیب منحرف است؛
"" دیشب در خواب دیدم
من و چند نفر مسافر بودیم
به گمانم همه مرد بودیم، یک زن هم بود؛
زن نیمه لخت بود
یعنی از کمر به بالا لخت بود، ""
بگذریم؛
در این وانفساه هر کس سازِ خودش را کوک می کند؛
من گذری ام، یعنی از هر چیزی زود می گذرم، یعنی وابسته نمی شوم؛
امّا، خوب بلدم عاشق شوم؛
پیچ در پیچ شد،
ببخشید،
مُخِ من همانند اداره آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران تعطیل است؛
عارضم خدمت اولیا مُخدّراتِ خودم، چه آنهای که چادری هستند و نیستن
فرَنک زَپا (Frank Zappa)، آهنگساز و نوازنده گیتار الکتریک بود که از دوران جوانی به موسیقی کلاسیک علاقه داشت و آهنگسازی می کرد بعد ها سر از راک اند رول درآورد اما خودشو پیدا کرد و شد Frank Zappa. تو کل دوران فعالیت هنریش با بند هایی مثل پینک فلوید همکاری داشته و اسم بند خودش هم تا قبل از فعالیتِ تک نفره اش (Solo Career)، فرنک زپا اند دِ مادرز آو دِ اینونشن (Frank Zappa and the Mothers of the Invention) بود!
براتون یه ترک از زپا آماده کردم گوش کنید من خودم خیلی حال کردم با این ترک
برای حرف های قُلنبه، باسنِ طرف مهم نیست
باید وجناتِ خوبی داشت
از عاشقی گفتن، تکرار مکرّرات است؛
دوستت دارم زیاد می گویند، ولی آنکه صادق باشد کم است؛
من هویج می خورم و نگاه تیز می کنم:
""" از گله داری به مرتعِ دوست نمی توان رسید؛
این روزها با سگ و گربه جمله می سازم و به حالِ میگ میگ می خندم؛
از گجرات و تگزاس نمی توان فرهنگ استخراج کرد؛
من دست سازِ وطنی را ترجیح می دهم، شگنولی زیاد باب طبع نیست؛
چای خورم مَلس است؛
از خدا سؤال می کنم من چقدر می ارزم؟
بچه باشی و یک نبش خیابان باشد با مغازهای پر از اسباببازی، و اسمش، آخ که اسمش، دنیای کودک! چرا آخ؟ آخر بچه باشی و دنیا برایت کوهی باشد از کلمات ناشناخته، از دامنه شروع کنی و کمکم آشنایت بشوند و برای خودت صاحب «درک» شوی، انگار هرچه هست و نیست، درست و غلط، بسته به معنی این کلمه است..خب پس گفتی «دنیا» ی کودک. اوه، چطور مغازهای باید باشد.
بچه باشی و مغازهی نبش خیابان صاحب چاقالوی گرانفروشی داشته باشد و هرچند چندباری داخلش رفته باشی و پدر
امروز که دیدمت، احتمالا نخستین دفعهای نبود که چهرۀ حیاتمندت در چشمانم جای میگرفت. شاید پیش از اینها در رویایی با همدیگر رویارو شده بودیم. و یا شاید اصلا تعبیرِ خوابِ پرواز و پرندگیِ دیشبم هستی. نمیدانم؛ اما با تو غریبگی ندارم و میخواهم در آغوشت بگیرم. راستی، تو هدیۀ کدام زمانهای؟ انگار نه دور هستی و نه نزدیک و یا شاید هم دور هستی و هم نزدیک. نکند در اینشهرِ موّاج، تو چون آبی که بر جویباری میگذرد، از کنار پاهای سرگردانم، با زمزم
آبان هم رسید ...با کوله باری پر از باد و باران و برگ هایِ نارنجی .با حال و هوایِ دلبرانه ای ، که آدم را ناخودآگاه ، شیفته و عاشق می کند .با لطافتِ کم نظیری ، که خیابان ها را آماده می کند برایِ قدم زدن .درختان ، مهیایِ یک تغییر شده اند ، و تغییر ، بارزترین نشانه ی تکامل است .آسمان ، خودش را آماده کرده تا تمامِ دردهایِ ته نشین شده اش را ببارد ، و زمین ، برایِ بی قراری هایش ، آغوش وا کرده .کاش ، همراهِ برگ هایِ خشکِ پاییز ، تمامِ کینه و دشمنی و غم ها بریز
عُزّای من! با تو نیایش می کنم:برگرد!
رفتم؟!...غلط کردم! درستش می کنم...برگرد!
من که به پای هیچکس سر خم نمی کردم
زانو زدم پای تو، خواهش می کنم برگرد!
با سازِ تو رقصیده ام اما تو با سازم...
حالا که دارم با تو سازش می کنم برگرد!
تا تو ببینی خوابِ پروازِ دوتایی را
این شانه ها را بال و بالش می کنم...برگرد!
آن برگِ پاییزم که پای تو غرورش ریخت
زیرِ لگد اظهارِ خِش خِش می کنم...برگرد!
| حسین نادری |
شناخت دلایل عزاداری برای امام حسین علیه السلام، نخستین گام در راه تأمین اهداف بلند این سنّت مهم و سرنوشت سازِ پیروان اهل بیت علیهم السلام است؛ زیرا عزاداری بدون معرفت، نه تنها ارزشی ندارد؛ بلکه چه بسا به زیان اهداف اصلی این حرکت ارزشمند نیز باشد. بر پایه روایتی، در ره نمودهای امام علی علیه السلام به کمیل، چنین آمده است:
ما مِن حَرَکةٍ إلّا وَ أنتَ مُحتاجٌ فیها إلی مَعرِفَةٍ.[1]
هیچ [رفتار و] حرکتی نیست، مگر این که تو در آن، به شناخت، نیازمندی.
درود همراهان گرامی#نقد_شعر #انجمن_ادبی_شعر_باران #مدیریت_برنامه ؛#بانو_مریم_راد #مورخ:۹۸/۷/۲سه شنبه#ساعت_شروع :(۲۲)♋️☯♋️☯♋️☯من آن ستاره ی دنباله دارِ مغرورمکه از مدارِ نگاهت کرانه ها دورم همان ستاره ی شبگردِ بدترین شبِ سرد که در سواحلِ دورت به درد مجبورمهمیشه تشنه ی دیدارِ ماه خود هستمبه نبضِ حادثه ی تندِ عشق مشهورمرفو نمی شود این قلبِ من به آسانیدر امتدادِ عطش های تیغِ ساتورممن از هزاره ی دردم به ذاتِ نقاشیکه در کناره ی تصویر بوم ,, ها
تاسوعای غمگین
7266
به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. «إِلَهَهُ هَوَاهُ». این خطاب خدا به رسول خدا -صلوات الله- است در آیهی ۴۳ فرقان (اینجا) که میگوید ای پیامبرم تو آن کسی را که هوای نفْسِ خود را «خدای خود» ساخته و گمراهی پیشه کرده، نمیتوانی هدایت کنی. امام حسین -علیهالسلام- نیز در ۸ روز حضورش در سرزمین کربلا، با آنکه با چنین افراد بیشماری مواجه شد، اما تمام توان را به کار گرفت تا شاید از گمراهی نجاتشان دهد و یا دستکم از بهراهانداخ
تو این اوضاع خیلی ها به هم رحم نمیکنن ...
ولی بعضی ها بالعکس خیلیم با انصاف و عالین ...
خدایی شما اگر مثلا جنسی رو ۲۰ هزارتومن خریده باشین ، ۱۰ هزار تومنم روش سود کشیده باشین ، ۳۰ تومن میفروشین ؟
یا اینکه دوبرابرش میکنین و ۱۰ تومنم میکشین دوباره روش ؟
من حقیقتا گزینه ی اول رو انتخاب میکنم !!!
سه ماه پیش من شهر کتاب بودم ، ماگ ها و لیوان ها از ۱۵ تومن شروع میشد تا اون بزرگ ها و دنگ و فنگ دارها میرسید نههاااایت به ۴۰ تومن !
امروز رفتم برای دو تا از
1- اگر هیچکدامتان هنوز از اینجا رد میشود، برایم یک راه ارتباطی با نیوا کامنت بکند لطفاً. آیمسیج ندارم. ایمیل شاید؟
2- خوابم نمیبرد و باید بخوابم، چون لازمهی شغلِ مورد علاقهام همیشه دانشآموز بودن است، حتی وقتی که دانشآموز نیستی. متاسفانه یا خوشبختانه آدمهای دور و برم اینقدر نو شدهاند که نمیدانم بروم به چه کسی بگویم در این مدرسهی جدید- که آنوشا هیچ خاطرهی خوبی از درسخواندن درش ندارد- غزلیات سعدی درس خواهم داد تا بخندد
گاهی از بودن زیادِ از حد خودت، نفسات میگیرد. جایت را تنگ کردهای. مدام به خود میگویی کمی آنطرفتر بنشین دارم خفه میشوم. اما او مثل بختک به زندگیات چسبیده. بیخ ریشت را گرفته و با آن چشمهای از حدقه در رفته و بازار شام افکار و لبخند مضحکش زل زده به چشمهایت.
به صرافت میافتی که خِرش را سفت بچسبی و بگویی خواهش میکنم کمی نباش، یا حداقل آن طرف را نگاه کن، دِ آخر پدر آمرزیده، محض رضای خدا هم که شده لااقل این نیش ات را ببند! این را ه
پدر را نمیشناختم. پسر را اما بهخاطر فعالیتهای ترویج علمگونهاش میشناختم. سه-چهار سال پیش بود که سهشنبه شبها ساعت 9 سایت رادیو تهران را باز میکردم و منتظر میشدم که برنامهی چراغخاموش شروع شود. هرچهقدر دیدن برنامههای تلویزیونی را از طریق اینترنت میپسندم، معتقدم که برنامههای رادیو را فقط باید از طریق یک رادیوی درستوحسابی گوش کرد، با همان تنظیمات قدیمی و خاص خودش. اما چه کنیم که امکانات نبود. هر قسمتِ برنامه موضوع
تولید محتوا چیست؟
سوال جالبی که این روزها زیاد پرسیده میشود. در این مطلب به پاسخ این پرسش، مفصلاً خواهیم پرداخت و یک پیشنهاد منحصربهفرد را خواهیم دید.
محتوا چیست؟
برای شروع بهتر مبحث، ابتدا لازم است بدانیم؛ به چه چیزی محتوا میگویند؟
به طور کلی، ما چند نوع محتوا داریم؛
۱-متنی؛
مثل همین مطلبی که میخوانید یا مقالات موجود در مجلات.
۲-صوتی؛
پادکستها و رادیوها (به جز موزیک).
۳-ویدئویی؛
فیلم و انیمیشنهای کوتاه.
۴-تصویری؛
عکسها و بنر
تولید محتوا چیست؟
سوال جالبی که این روزها زیاد پرسیده میشود. در این مطلب به پاسخ این پرسش، مفصلاً خواهیم پرداخت و یک پیشنهاد منحصربهفرد را خواهیم دید.
محتوا چیست؟
برای شروع بهتر مبحث، ابتدا لازم است بدانیم؛ به چه چیزی محتوا میگویند؟
به طور کلی، ما چند نوع محتوا داریم؛
۱-متنی؛
مثل همین مطلبی که میخوانید یا مقالات موجود در مجلات.
۲-صوتی؛
پادکستها و رادیوها (به جز موزیک).
۳-ویدئویی؛
فیلم و انیمیشنهای کوتاه.
۴-تصویری؛
عکسها و بنر
تولید محتوا چیست؟
سوال جالبی که این روزها زیاد پرسیده میشود. در این مطلب به پاسخ این پرسش، مفصلاً خواهیم پرداخت و یک پیشنهاد منحصربهفرد را خواهیم دید.
محتوا چیست؟
برای شروع بهتر مبحث، ابتدا لازم است بدانیم؛ به چه چیزی محتوا میگویند؟
به طور کلی، ما چند نوع محتوا داریم؛
۱-متنی؛
مثل همین مطلبی که میخوانید یا مقالات موجود در مجلات.
۲-صوتی؛
پادکستها و رادیوها (به جز موزیک).
۳-ویدئویی؛
فیلم و انیمیشنهای کوتاه.
۴-تصویری؛
عکسها و بنر
ایام سوگواری محرم و شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) بر همه شیعیان و ارادتمندان خاندان اهل بیت (ع) تسلیت و تعزیت باد
ماه محرمالحرام فرا رسید. ماهی که در آن چشمهای هر انسان آزادهای با هر مذهب و نژادی از داغ نواسهی عزیز پیامبرِ مهربانی صلاللهعلیهوآلهوسلم خیس و بارانیست. عاشقان حسین شالهای سیاه عزاداری را بر تن کردهاند. قرار است کویر داغ سینههای انسانهای خسته از ستمِ نفس و بیداد ستمگران با آرمانهای پاک ابا
"من همونیم که تو نوجوونی مکبّر مسجد محلمون بودم، هر جمعه صبح، دعای ندبه میرفتم و تکبیرهای نماز جمعهم گوش کهکشانِ همسایه رو سوراخ میکرد، قرآن رو از بر بودم و آخر شبها خانواده با شلنگ از بسیج میاوردنم خونه، حالا عاقل شدم و هیچ کدوم از این چیزا به پوتینمم نیست و فهمیدم چه قدر جوگیر بودم ..."
مدتیست که سبک حرفهای بالا بین جماعت تویتتر ژانر* شده است، هرکسی بسته به نوعی تجربهی مشترک ( البته اگر اکثرش را برآمده از واقعیت بدانیم نه تخیل نو
آیا عصر جدید پایانی بر کلیشه «حضور سلبریتیها تنها دلیل دیدهشدن برنامهها» است؟
برنامهای که قبل از پخش آن، با هیاهوی رسانهای همراه باشد؛ مجریاش احسان علیخانی باشد؛ داورهایش چنین و چنان باشند؛ قابل پیشبینی بود که میتواند جزء پربازدیدترین برنامههای صداوسیما بشود. ولی همه این عوامل، دلیلِ اصلی این محبوبیت و مقبولیت عصر جدید نیست؛ دلیل اصلی را باید در تفاوت این برنامه با دیگر برنامههای سرگرمکننده رسانه ملی پیدا کرد.
زمان
این مطلب در ارتباط با پست هنر شگفتانگیز روانگردانی است.
● یکی از مؤیدهایی که برای ادعای طرحشده در مطلب گذشته بهذهنم میرسد، ماجرای افزایش شیردهی گاوهاست! حتماً خبرش را دیدهاید یا شنیدهاید که برای افزایش شیردهی، در برخی دامپروریها اقدام بهپخش موسیقی برای گاوها کردهاند و نتیجه گرفتهاند. شاید اگر یک تصویر از طبیعت سرسبز و بکر را هم مقابل چشم گاوها بگذاریم، در افزایش شیردهیشان اثر داشتهباشد. فرآیند این اثرگذاری نیازمن
دانلود رپ جدید حصین ابلیس و میلاد اس, جاستینا بنام ترافیک جنسی+متن +موزیک ویدئو+پخش آنلاین
♬♪♪♫♪♬
Danlod Ahang Trafike Jensi | Ho3ein Eblis justina+Text+Music Video+Online plyay
♬♪♪♫♪♬
Download Ahang Ho3ein Ft Milad , Justina | Traffic Jensi +Text
برای دانلود آهنگ جدید حصین ابلیس ترافیک جنسی به ادامه مطلب مراجعه فرمایید :
برای دانلود موزیک ویدئو و آهنگ ترافیک جنسی حصین وجاستینا روی لینک های زیر کلیک کنید:
همراه با موزیک ویدئو
پخش آنلاین آهنگ جدید :
مرورگر شما از Player ساپورت نمی کنددانل
اخیراً یک دانشجویِ کنجکاوِ دکتری از این نویسنده پرسید:
" کم نداریم مدیرانی که تحصیلاتِ عالیه دارند، از دانشگاه های خوب دنیا فارغ التحصیل شده اند و بسیار هم جهان دیده هستند. چرا آنها در مدیریت، تا این حد اشتباه کرده و هم چنان اشتباه می کنند؟"
به این دانشجو گفتم برای پاسخ به این سوال نیاز به زمان، فکر و مطالعه دارم، چرا که واکاوی این موضوع، محتاج دقت و بحث طولانی است. به نظرم رسید که این دانشجو با یک یا چند فرض این سوال را مطرح می کند. اگر بتوا
* اخطار: این متن شامل یکخروار اطلاعاتِ کاملاً بیربط به شماست، دربارهی سالی که بر من گذشت. *
مدتهاست که دیگه غیرمنطقی نمیشم. منظورم اینه که دچار اون حملههای تحقیری و غیرمنطقیِ بچگیام نمیشم و راستشو بخواین نه دلیل پزشکی داشت احتمالاٌ نه هیچی، فقط میگم حمله چون بهترین کلمه برای توصیفه.
اما اونشب که چیزی شبیه بهش بهم دست دادهبود، حرفی دربارهی نود و هشت زدم که بنظر میومد تنها حرف راست و واقعیِ اون وسط باشه. « احتمالاً باید توی
از جمع آوری این مطب بیش از یک سال می گذرد. منتشر شده در شریه ی 35 میلی متری، مجله کانون فیلم و عکس دانشگاه شیراز، سال سوم، شماره ی پنجم، زمستان 96 و بهار 97
به نام تقوایی
با یاد گوهر مراد
در آن چه اهمیتِ و عزتِ بیشتری برایم دارد، ترس و وسواس بیشتری نیز کمین کرده است. از عمیق ترین حالات، کمترین ها را همیشه گفته ام و درباره ی آن ها که دوست تر می دارم، با دست و دلی لرزان تر نوشته ام. این خرده روایاتی که می خوانید، برگزیده ی پراکنده ای است از چند یا
بسم الله الرحمن الرحیم
انّما المومنون الّذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل الله اولئک هم الصّادقون
همانا مؤمنان واقعی آنانند که به خدا و رسول او ایمان دارند و بعد از آن هیچ شک و ریبی در دل وارد نساختند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد کردند اینان به حقیقت راستگویان هستند.[قرآن کریم]
پروردگارا توفیق شهادت در راهت و دوری از معصیت و نیّت راست و پاک به همهی ما عنایت فرما، خدایا پایان عمرم را به شهادت خ
درباره این سایت